شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا

ساخت وبلاگ
شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا...
ما را در سایت شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cshayanshakib4 بازدید : 75 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 8:57

پس از رسیدن به سن بلوغ، گاهی گروهی از آدم‌ها به راه راست می‌روند و هرگز راه‌شان را کج نمی‌کنند؛ گاهی گروهی مسیر راست را پیش می‌گیرند، ولی گم‌راه شده، به کج‌راهه می‌روند؛ گاهی گروهی، خواسته یا ناخواسته راه ناراست را می‌روند، اما متوجه شده و برمی‌گردند و مسیر خود را تغییر می‌دهند. ولی گاهی گروهی، از نخست، به راه ناراست گرایش دارند و آن را با نهاد خود سازگارتر می‌یابند. از این میان، پَست‌ترین این چهار دسته، گروه دوم هستند که ظاهری فریبنده دارند و در پوشش میش، گرگ‌صفتی پیشه کرده‌اند. این گروه نقابدار، هم‌دست و برده‌ی شیطان‌اند و سرانجام تا جایی پیش می‌روند که از مدار قدسی کیهان بیرون می‌زنند؛ یعنی با انسان‌ها هستند، اما نیستند. در جامعه نیستند، ولی هستند. آن‌ها، یکی به نعل می‌زنند، یکی به میخ؛ هم شریک دزدند، هم رفیقِ قافله. آری، این‌ دسته در زمره‌ی فرومایگان‌اند؛ و فرومایه‌ترین انسان‌های تاریخ کسانی هستند که پیرو همان فریبندگی، مردم را به گم‌راهی انداخته، می‌فریبند. این قماش، هر جا نیاز باشد، با دسیسه و زدوبند مردم را با خود همراه می‌کنند تا از مهلکه‌ای بگریزند یا از گذری بگذرند، اما چون گریختند یا گذشتند، باز همان دسیسه و زدوبند را به کار می‌گیرند تا از همان مردم هم بگذرند، به بهای این که خود را، دوستی را، یا خویشاوندی را خشنود کنند، هتا اگر به بهای ناخشنودی جامعه و خدا تمام شود. آیا نانجیبی نانجیب‌تر از این گَله‌ی گول می‌تواند باشد؟ اینان همان نان‌خورندگانِ نمک‌دان شکستگان‌اند که از پیش، دست می‌دهند، از پس خنجر می‌زنند. اینان برای زیرپاگذاشتن هر چه پشت‌وانه‌ای از جنس منطق و انصاف و انسانیت ‌و‌ الوهیت دارد، لیکن با هدف‌های ابلیسی آن‌ها ناساز است، یک توجیهِ سفسطیِ شیطانی می‌ترا شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا...
ما را در سایت شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cshayanshakib4 بازدید : 83 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 8:57

شاعران، ره‌رُوانِ دنیایندمی‌روند از جهان وُ می‌آیندمرگ در سرنوشت‌شان جاری‌ستباز، اما حیات می‌زایندشاعرانی که راستین هستندچون فرشته مدام می‌پایندمثلِ پیغمبرانِ بی‌شیلهپاسبانانِ نهان وُ پیدایندشاعران جز خلوص انسانیدست بر گوهری نمی‌سایندزخم جان می‌خورند اما بازجان‌فشانِ خدای یکتایندبیش وُ کم در میانِ جمع امادرحقیقت غریب وُ تنهایندبر ستم با روانِ پرآشوبمی‌خروشند چون که دریایندشاعران از تبار خورشیدندگرم و پُرنور وُ ناز وُ زیبایندعاشقانی پُر از صفا هستندخوب و گیرا، عزیز وُ شیدایندخاندانی نجیب وُ آزادهمهربان، باوفا، شکیبایندچون زمینی پُر از قلم‌زارندجنگلی در کویرِ دنیایندجنس‌شان آب وُ خاک وُ از نور استد زمین وُ زمان، هویدایندشاعرانی که شعر می‌بارنداز گذرگاه عشق می‌آیندچون که با روح عشق، هم‌زادندماندگارند وُ پای بر جایندشاعرانی که شعر می‌سازنددر قدم‌گاهِ عشق، بی‌جایندشعرسازان، از آنِ مادونندشعرگویان از اوجِ بالایندشعرسازان، نمودِ یک برکهشعرگویان، نمادِ دریایندشعرسازان به لطفِ آموزشخشک‌رودی کریه‌سیمایندشعرگویان به پاسِ ذوقی نابدره‌ها را پُرآب می‌نْمایندشاعران را خدا نگه دارداز بلا، چون که نور دنیایندزندگی را قشنگ وُ رنگارنگناز وُ پرجاذبه می‌آرایندتا که دنیا قشنگ‌تر باشدخود را به درد وُ غم می‌آلایندشوق، پرواز، عشق‌بازی، نازویژگی‌های هر فریبایندیک به یک قله‌های انسانیرا به نیروی عشق، پیمایندپس به دور از گزند وُ آسیبیدر نفس‌گاهِ عشق، آسایندشاعران در دفاع از انسانقهرمانی مسیح‌آسایندعاشقانی مثالِ مجنون‌انددل‌برانی به‌سانِ لیلایندجای‌شان بی‌کرانِ کیهان استهم در این‌جا وُ هم در آن‌جایندهر یکی خود، پیمبری هستندتا دری سویِ دوست بگشایندپیش‌گامانِ راهِ آزادیخود، گرفتارِ در قفس‌هایندراه‌پویانِ عد شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا...
ما را در سایت شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cshayanshakib4 بازدید : 86 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 8:57